بیوگرافی Lord thrall
orc's warchif
ترال پسر دورتان، جنگسالار احیا کننده هورد شمنیسم و رهبر سرزمینهای
قرمز دورتار در کلیمدور است. او در بازی جهان هنر نبرد در وادی خرد واقع
است. ترال پسر دورتان، رئیس قبیله گرگ یخی و دراکا است. ترال در کنار
بدنهای خونین و کشته شده والدینش، توسط آئدلاس بلکمور، رهبر کمپ نگهداری
ارکها یافته شد. بلکمور به استحکامات خویش قلعه دورنهولد بازگشت و ترال
را گلادیاتور با تمام خشونت یک ارک اما با هوش استراتژیکی بالایی همچون یک
انسان بار آورد. او توسط افراد بسیاری آموزش دید و یک زن انسان دایه او
شد. و با دخترش تریسا فاکستون که دوستش بود بزرگ شد.نبرد کلیمدورزمانی
که بیدار شد دریافت که این یک رویا نبوده بلکه یک تصویر از سوی پیامبری
اسرارآمیز بوده که به وی اعطاء شد، او به صراحت به ترال گفت که موقعیت
چنانچه او می بیند نیست بلکه او انسانیت خویش را مدتها پیش از دست داده. و
تنها امید او برای نجات ارک ها ترک کردن لرداران و مهاجرت به غرب
کالیمدور، محلی که آنها می توانند تقدیر خویش را بیابند است.ترال
اطاعت کرد و هورد را برای عبور از میان دریای بزرگ آماده کرد، هرچند که
گرام توسط انسان ها دستگیر شد و ترال سریعا قدم میان گذاشت تا وی را نجات
دهد. فریاد جهنمی ایده سرقت کشتی های انسان ها را ارائه کرد تا با آنها
سرزمین انسان ها رابرای همیشه ترک کنند. با آماده شدن هورد انها کشتی ها
را دزدیده و به سمت سرزمین کالیمدور از میان دریای بزرگ عبود کردند.-------------------------------------------------------------------------------- گروهی
از ارک ها در اوتلند زندگی می کنند که به تباهی اهریمنی آلوده نشدهاند.
این ارک ها خود را مگهر نامیدند و از قبایل گوناگونی تشکیل شدهاند که از
ملحق شدن به لژیون ارکهای فل مگثریدن خودداری کردهاند، و کاملا نیز
پیداست از تباهی کیل جیدن مصون مانده اند. ترال به محض با خبر شدن از آنها
قصد سفر به اوتلند جهت دیدار با ارک های مگهر می کند، هرچند مشاوران ترال
او را متقاعد کردند تا مقدمات مناسبی را بجای ترک کردن ارگریمار و
آسیبپذیر کردن تمام ارکهای ازروت در برابر حمله فراهم کند.چندی بعد
ترال حضور مختصری در اوت لند دارد؛ در یک کوئست دنباله دار ترال به اوت
لند سفر می کند تا با مادر بزرگش گیاه دیدار و به گارّوش فریاد جهنمی
درباره مرگ قهرمانانه پدرش که باعث اتمام نفرین خونی شد خبر دهد. طی این
دیدار مادربزرگ گیاه لقب گوئل، پسر دورتان - رهبر به حق قبیله گرگ های
برفی را به او می دهد.نقل قولهای داستان:
" من هیچ وقت نسبت به ان موجودات پوست صورتی خوشبین نبودم."
"وای به حالتان اگر یك مو از سر گرام كم شده باشد. ( خطاب به فرمانده ی انسان ها در زمانی كه گرام را اسیر كرده بودن.)"
------------------
TAK-DLZ